بعد از ظهری که گرمایش میرود تا جوشش بنشیند و اندکی خودش را خلاص کند. در شهر کویری این بعد از ظهر شاید بهترین وقت باشد برای فکر کردن به داستان ها: داستانهایی که با نگاه کردن به سراب پیش روی در میان نخل ها، گز ها و تاق های رسته از زمین، مانند همین درختچه های سرسخت از دل خاک تخت و آفتاب خورده زمین دهن ، سر و کله شان پیدا می شود. 
همیشه دو داستان جلوتر از همه با دیدن و بودن در این منظره به خاطرم می آید: نوشته ی «کویر» از علی شریعتی و داستان «خمره» از هوشنگ مرادی کرمانی. بچه های کویر  اقلیم خودشان را در نوشتن و داستان دارند. اقلیم و شرایط جغرافیایی و فرهنگی که مستقیم و غیرمستقیم زاده ی این شرایط است. داستان هم چیزی نیست جز زاییده و مولود ذهنی که به گوشه کنارش سر میزند و عمدا و مرتب و با نظمی در جهت مشخص، این یادها و تصویرها را کنار هم می چیند. آن چیزهایی که مردم کویر مداوم و هر روزه در زندگی شان می بینند در دل این نوشته ها پیدا می شود.  هوشنگ مرادی کرمانی، محمود دولت آبادی، بلقیس سلیمانی، محمد علی اسلامی ندوشن، هادی حکیمیان ، علی شریعتی چند تن از نام هایی هستند که خالق دنیای کویرند. مثلا فکر می کنم که اگر علی شریعتی بیشتر «ادبیاتی» و «داستانی» مانده بود شاید در پله های اول داستان و ادبیات جای می گرفت(به جای اینکه نوشته هایش تریبون جریانات زودگذر ی زمانه شوند). نوشته «کویر» از او، برای من متن بسیار ارزشمندی ست که بی هیچ تعلقی به گونه ایی خاص، خودش است: کویر! نه داستان است، نه خاطره، نه تامل ، نه فلسفه، نه افسانه و با این حال همه ی اینها هم هست و
                                                                                  *******
 قصدم این بود که این چند خط بالا را پاک کنم و شکل و صورت دیگری به همین مطلبی که نوشتم بدهم. یعنی درونمایه یکی ولی فرم چیز دیگری باشد! اما پشیمان شدم. پیش خودم گفتم این هم یک جور نگاه به موضوع است؛ چه خوب و چه بد اثرش را می گذارد و ماندنیست برای من. در این نوشته می خواستم روی حرفم با دو نفر باشد(اگرچه چند اسم از کویری نویسان که می شناسم را ردیف کردم) علی شریعتی و هوشنگ مرادی کرمانی. کسانی که به نظرم بیشتر از هر کسی از کویر مانند یک محیط سیّال که حوادث و اتفاقات به خاطر بودنشان در آنجا زنده می شوند ، در نوشته هایشان یاد می کنند.  و این بودن کویر در داستان ها و نوشته هایشان از وجودشان می آید که با آن ساخته و پرورده شده است. کویر نه یک محیط مصنوعی و نوعی صحنه پردازی در داستانهایشان، که محیط طبیعی و بالذات آنهاست. 
نام یادداشت سه عنوان از داستان های مرادی کرمانیست که در بطن کویر اتفاق می افتد. با یاد و خاطره ی فیلم دلنشین « خمره » که از روی یکی از این داستان ها ساخته شده و همیچنین داستان همیشه جاویدان قصه های مجید که خاطره اش همیشگی است.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

بهترین مقالات گردشگری ، تکنولوژی ، صنعتی و غیره هنر ساخت رزين تلخ و شیرین مزرعه آنالیز فوتبال دانلود قانونی فیلم و سریال ایرانی بلاگ شخصی نشت یابی لوله با دستگاه با نشت یاب کار Wendy